شکی نیست که چالش ناترازی انرژی در شرایط کنونی از مهمترین ابر بحرانهای کشور است، اما این تنها چالش کلانی نیست که امروز صنایع با آن دست به گریبانند. اکنون تعدد چالشهای کلان در کشور به گلوگاهی برای توسعه ارکان مختلف صنایع تبدیل شده است.
بهای بالای تولید کالا، یکی از ابر بحرانهای کشور
یکی دیگر از چالشهای کلان پیش رو، بهای تمام شده بالای تولید کالا در صنایع کشور است؛ معضلی که از شیوههای تولید قدیمی و بهرهوری پایین ناشی میشود. این مسئله باعث شده است که حتی در شرایط برابر با نمونههای جهانی و با فرض رفع تحریمها، محصولات تولیدی ما قابلیت رقابت چندانی نداشته باشند. این چالش نهتنها در صنایع نوپا، بلکه حتی در صنایعی با بیش از نیم قرن سابقه فعالیت نیز به وضوح قابل مشاهده است.
تحریمهای بینالمللی و بحران استهلاک سرمایه
چالش مهم دیگر که جزو ابر بحرانهای کشور به حساب میآید، تحریمهای بینالمللی است. با وجود تلاش گسترده در کشور برای کاستن از پیامدهای تحریمها بر اقتصاد کشور، واقعیت این است که یکی از تبعات تحریمها بر صنایع تولیدی، کاهش محسوس سرمایهگذاری در صنعت بوده است؛ بطوریکه در مواردی حتی شاهد فرار سرمایهها از بخش تولید بودهایم. این امر منجر به چالش دیگری تحت عنوان «استهلاک سرمایه» شده است، بطوریکه در بسیاری از صنایع، از راهسازی و سلامت گرفته تا نفت، گاز و پتروشیمی، میزان استهلاک داراییها از سرمایهگذاری سالیانه پیشی گرفته است. این وضعیت نشاندهنده شرایط نامطلوب سرمایهگذاری، عدم تمرکز کافی بر پیشبینی روندها و اولویت نداشتن توسعه زیرساختها در کشور بوده که در مجموع خروجی چنین فرایندهایی، خود را در سهم ناچیز بودجه عمرانی از بودجه کل کشور و همچنین بحرانهای حاصل از ناترازیهای رخ داده در کشور نشان میدهد. این امر به تدریج و طی چند سال موجب از دست رفتن ارزش داراییهای تولیدی و از رده خارج شدن محصولات تولید شده در عرصه پررقابت بازار میشود.
راهکار هوشمندسازی برای گذر از ابر بحرانهای کشور
در شرایط مواجهه با ابر بحرانهای کشور، یکی از راهکارهای مؤثر برای عبور از محدودیتهای مالی و مدیریت چالشهای پیش رو، بکارگیری فناوریهای روز و توسعه هوشمندسازی در صنعت است. این رویکرد امکان «مدیریت در زمان حضور» و «مدیریت در زمان عدم حضور» را با حداکثر اثربخشی فراهم میکند. تجربه دوران همهگیری کرونا و اجرای دورکاری نشان داد که اگرچه تمرکز مطلق بر دورکاری به تنهایی نمیتواند بهرهوری را افزایش دهد، اما در شرایط بحرانی مانند وضعیت کنونی، استفاده از فناوریهایی مانند حسگرها، اینترنت اشیا (IoT) و راهکارهای ابری میتواند از تعطیلی کامل واحدهای صنعتی جلوگیری کند.
به عبارتی با بکارگیری این فناوریها، حتی در شرایط سخت، امکان ادامه فعالیت واحدهای صنعتی (حتی با کارایی پایینتر) از طریق مدیریت از راه دور فراهم میشود. این امر نه تنها به مدیریت مصرف انرژی در روزهای اوج کمک میکند، بلکه کارایی عملیات، بهرهوری و ایمنی را افزایش داده و بهای تمام شده محصولات را کاهش میدهد. همچنین، بهبود زنجیره تأمین و ارتقای رقابت پذیری صنایع از دیگر مزایای این رویکرد است.
بطور خلاصه، حرکت به سمت هوشمندسازی صنایع و سازمانها نه تنها پاسخگوی گذار از بخشی از ابر بحرانهای کشور است، بلکه میتواند زمینه ساز تحولی بزرگ در صنعت کشور باشد. امید است با برنامهریزی و اجرای دقیق این راهکارها، گامهای مؤثری در جهت توسعه پایدار صنعتی برداشته شود.
این نوشتار در 26 اسفند 1403 در ماهنامه پیوست منتشر شده است.