تحول دیجیتال صنعت فولاد با فناوری‌های نوین

نوین‌سازی صنعت فولاد با بهره‌گیری از فناوری‌های دیجیتال

نتایج پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهد تولیدکنندگان بزرگ فولاد در دنیا، برنامه‌های تحول دیجیتال را با موفقیت پیاده‌سازی کرده‌اند؛ بطوری که در تازه‌ترین گزارش مجمع جهانی اقتصاد، نام چهار کارخانه فولادی آمده که برنامه موفق‌تری در پیاده‌سازی برنامه های تحول دیجیتال نسبت به 50 سازمان نوآور دیگر داشته‌اند.

ارزش گزارش مجمع جهانی اقتصاد در حدی است که از آنها بعنوان فانوس دریایی صنعت 4 یاد شده، گزارش مجمع جهانی اقتصاد در حالی منتشر شده که بصورت موازی، گروه مشاوره بوستون (BCG) بر پایه شاخص‌های تعریف شده ارزیابی تحول دیجیتال خود با نام شاخص شتاب دیجیتال، رشد تحقق برنامه‌های تحول دیجیتال صنعت فولاد و دیگر صنایع معدنی و فلزی را بین 30 تا 40 درصد کمتر از صنایعی چون خودروسازی و شیمیایی، اعلام کرده است. برپایه این یافته‌ها صنعت آمار رشد مناسبی در حوزه تحول دیجیتال نداشته است، در چنین شرایطی بررسی چگونگی رشد صنعت فولاد در این زمینه اهمیت دوچندان پیدا می‌کند.
در همین راستا، موسسه مکنزی بتازگی سیر برنامه‌های تحول دیجیتال در بیش از 30 شرکت پیشرو از صنایع معدنی-فلزی را بررسی کرده و به نتایج جالبی رسیده که در شکل زیر آمده است. اهمیت چنین گزارش‌هایی در این است که صنایع را از روند بکارگیری و بهره‌گیری از فرصت‌های فناوری دیجیتال آگاه و به آنها کمک می‌کند تا بینش درستی از تغییر و تحولات فناورانه داشته باشند.

 

رشد فناوری‌های دیجیتال در صنایع فولادی در پنج سال گذشته

 

نتایج این پژوهش نشان می‌‌دهد عمده بازیگران این حوزه در چند سال گذشته برنامه‌‌های تحول دیجیتال را شناسایی و پیاده کرده و برای رویارویی با مسیر بی پایان تحول دیجیتال خود را آماده می‌کنند، زیرا با وجود درصد بالای پذیرش برنامه‌های تحول دیجیتال، همچنان در ابتدای مسیر تحول هستند و هنوز فرصت‌های زیادی از برنامه‌های تحول برای مدل‌سازی و پیاده‌سازی وجود دارد. در ادامه مسیر پژوهش شرکت مکنزی، بخش جذابی دیده می‌شود که برای شرکت‌های موفق این حوزه، 5 ویژگی مشترک را شناسایی کرده، که به شرح زیر است:
1. اهداف و رویکردهای جسورانه‌‌ای برای خود تعیین می‌کنند.
2. با اطمینان در حوزه تحول دیجیتال سرمایه‌‌گذاری می‌کنند.
3. تلاش می‌کنند تا طراحی و پیاده‌‌سازی عملیات تولیدی، کاملا داده‌‌محور و انعطاف‌پذیر باشد.
4. برای بالابردن سطح دانش و تخصص در سازمان خود تلاش می‌کنند.
5. مبتنی بر تحلیل داده‌ها مدیریت می‌کنند

بکارگیری و بهره‌برداری از فناوری‌های دیجیتال در صنایع فولادی در پنج سال گذشته

 

در ادامه این واکاوی، گزارش دیگری مطابق با نمودار به شرح شکل زیر تهیه شده که سه اهرم کلیدی در مدل و پیاده‌سازی برنامه‌های تحول دیجیتال شامل «دیجیتالی‌سازی فرایندها»، «تجزیه و تحلیل پیشرفته داده‌ها» و «رباتی‌شدن یا خودکارسازی فرایندها و عملیات» را شناسایی کرده‌اند که این عوامل در صنعت فولاد، بیشترین میزان تاثیرگذاری در تحقق و عملیاتی‌سازی برنامه‌های تحول دیجیتال را به عهده دارند. نکته مهم دیگر این است که عمده شرکت‌‌های فولادی جایگاه خود را در زنجیره ارزش صنعت پیدا کرده‌اند و بیشتر آنها برای حفظ جایگاه خود در زنجیره، بر کنترل فرایندها، داشتن برنامه دقیق تعمیرات و نگهداری و همچنین نوآوری در حوزه‌های مهندسی متمرکز شده‌اند.

 

تأثیرگذاری اهرم‌های دیجیتال در زنجیره ارزش صنعت فولاد

تحلیل نمودار بالا به این صورت است که برای مثال، اهرم رباتی‌سازی و خودکارسازی در جایی از زنجیره ارزش تاثیر می‌گذارد که حس‌گرهای پیشرفته و نسل جدید در چرخه‌های بهینه‌سازی فرایندها بکار گرفته شده باشند. از این رو، آن دسته از بازیگران این حوزه که در زمینه خودکارسازی سیستم‌های کنترل فرایند سرمایه‌گذاری کرده‌اند، در بهبود بازدهی، افزایش کیفیت، کاهش مصرف انرژی و به حداکثر رساندن توان عملیاتی، دستاوردهای چشمگیری داشته‌اند.

این پژوهش به‌وضوح اثرگذاری بی‌مانند بهره‌گیری از فناوری‌های دیجیتال را بر صنعت فولاد نشان می‌دهد؛ تاثیری که هرگز رویکردهای سنتی نتوانستند ایجاد کنند. به این ترتیب شرکت‌هایی که هوشمندانه از ظرفیت‌های دیجیتال استفاده کرده‌اند، نخبگانی تلقی می‌شوند که توانسته‌اند بین 10 تا 15 درصد، هزینه‌های عملیاتی خود را کاهش داده تا با این کار از رقبای خود پیشی بگیرند.
لازم به ذکر است که تحولات دیجیتالی، الزاما به معنای دستیابی به موفقیت نیست و حتی در بسیاری از موارد، ممکن است به شکست هم بیانجامد زیرا پیاده‌سازی یک طرح یا ایده خلاقانه، به بهره‌گیری و استفاده همزمان از چند فناوری دیجیتال وابسته است تا آن مزیت خاص، قابل شناسایی و سنجش‌پذیر شود که این کار بطور معمول کار ساده‌ای نیست و به تجربه در سطوح پیاده‌سازی‌های مختلف در صنعت نیاز دارد.
از دیگر عوامل موفقیت در مدل و پیاده‌سازی برنامه‌های تحول دیجیتال، توجه به کسب‌وکار متناسب با ظرفیت سازمان و فناوری‌های موجود و در اختیار است که امروزه چنین دیدگاهی با هدف بازگشت سریع سرمایه‌گذاری از جمله وظایف مدیر ارشد تجربه یا همان CXO است و در سازمان‌ها به انجام می‌رسد. افزون بر آن حمایت مالی از برنامه‌های تحول دیجیتال نیز بسیار مهم است.

تأثیرگذاری اهرم‌های دیجیتال در زنجیره ارزش صنعت فولاد

پنج موضوع اصلی که شرکت‌های گرفتار در موانع رسیدن به تحول دیجیتال باید در خصوص آنها متفاوت عمل کنند تا بتوانند رشد کنند

 

بررسی تحول دیجیتال صنعت فولاد ایران

به‌تازگی فناپ زیرساخت پژوهشی با هدف بررسی میزان آشنایی فعالان صنایع معدنی و فلزی ایران با مفاهیم صنعت 4، تحول دیجیتال و هوشمندسازی انجام داد. این پژوهش با نمونه‌گیری هدفمند از کنشگران صنایع معدنی و فولادی ایران و با روش نظرسنجی از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با نمایندگان 36 شرکت مطرح و فعال انجام شده است. نمونه آماری این پژوهش 41درصد از مدیران فنی شرکت‌های معدنی و فلزی، 27درصد از مدیران واحد بازرگانی، 16درصد مدیر عامل یا عضو هیئت مدیره و 16 درصد دیگر هم از مدیران روابط عمومی شرکت‌ها بوده‌اند.
بررسی‌های فناپ زیرساخت نشان می‌دهد بطور کلی روند هوشمندسازی در صنایع فلزی از صنایع معدنی جلوتر است، اما در قیاس روند هوشمندسازی مطابق با رویکرد انقلاب صنعتی چهارم، فاصله معنی‌داری وجود دارد. بر پایه این پژوهش، مهم‌ترین چالش‌های شرکت‌های معدنی و فلزی در حرکت به سوی برنامه‌های تحول دیجیتال در سه بخش کلی زیر قابل بررسی است: ناآشنایی با مزایای هوشمندسازی، عدم اطمینان از نیاز به برنامه‌های تحول دیجیتال و کارایی آنها، بی‌اطلاعی از نسبت هزینه – فایده.

 

آشنایی با مفاهیم صنعت 4

 

میزان آشنایی فعالان صنایع معدنی و فلزی با مفهوم معدن‌کاری دیجیتال

 

علل عدم حرکت بسوی هوشمندسازی

در این میان، سنتی بودن بسیاری از سازوکارهای شرکت‌های معدنی و فلزی، نگرانی نسبت به از دست رفتن داده‌ها و اطلاعات سازمان و نیز حمله سایبری، کم‌اطلاعی مدیران از قابلیت‌های فناوری‌های جدید، پربسامدترین چالش عنوان شده در این مطالعه از سوی فعالان بخش معدنی و فلزی کشور بوده است. در کنار اینها، ضعف عمومی کارکنان شرکت‌ها در آشنایی با فناوری‌های صنعت 4، مقاومت مدیران میانی و کارکنان سازمان در برابر تغییرات و ناآشنایی با فناوری‌های تازه، عدم دسترسی به نیروهای متخصص، مراکز داده، نرم‌افزارها و قطعات و تجهیزات لازم در شرایط تحریم و نگرانی از بیکارشدن نیروها در صورت روی‌آوردن به هوشمندسازی از دیگر عوامل تأخیر در آغاز برنامه‌های تحول دیجیتال صنعت فولاد کشور شده است.
این بررسی نشان داد صنایع فلزی ما همچنان در ابتدای مسیر تحول دیجیتال هستند و برای حفظ بقا در بازارهای جهانی و همچنین توجه به مسائل زیست‌محیطی، بهینه‌‌سازی مدیریت منابع، کاهش هزینه‌‌ها و افزایش کیفیت خدمات و محصولات بسوی پذیرش فناوری‌های دگرگون‌ساز گام بردارند و رویکرد تحول دیجیتال را پیش بگیرند.

منتشر شده در ماهنامه پیوست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *