در دوران همهگیری کرونا، به دلیل الزام حاصل از شرایط همهگیری، بخش قابلتوجهی از این تغییرات سازمانی شروع و عملیاتی به مرحله اجرا و حتی بهرهبرداری رسیدهاند. با این حال، بهرهگیری از استراتژیهای دیجیتال به دلایل متعددی مانند همزمانی با افزایش فشارها در بحث کربنزدایی، تغییرات نیروی کار (ازنظر نیاز به مهارتهای فناوری محور) و بروز پیدرپی نوآوریهای فناوری، همچنان جزو چالشهای اصلی در حوزه انرژی هستند. در بیشتر موارد، شرکتها از راهکارهای کوتاهمدت برای پاسخ به این چالشها استفاده کردهاند؛ اما اکثر آنها در مورد شناسایی اولویتها در سالهای آینده برنامه روشنی ندارند. از جمله این راهکارها نیروگاه هوشمند است.
نیروگاههای هوشمند راهکاری امیدوارکننده هستند. این نیروگاهها فناوری، دادهها و خدمات را با عملیات خود انطباق میدهند تا مطمئن شوند که داراییهای شرکت به شکلی هوشمند با یکدیگر در ارتباطند و بدون مداخله انسان، از یکدیگر میآموزند. نیروگاههای هوشمند، شرایط اقتصادی و سلامت داراییهای شرکت را پایش میکنند و بهتدریج عملکرد خود را بهبود میبخشند تا انرژی با صرف هزینهای کمتر، تولید کربن قابلقبول و بسیار ایمنتر از همیشه تولید شود.
تمام نیروگاههای فعال کنونی، صرفنظر از سطح بلوغ دیجیتال، قابلیت شناسایی و اتخاذ فناوریهای دیجیتال را دارند تا به سمت خودکارسازی فرایندها پیش بروند. امروزه، زیرساختها و فناوریهای دیجیتال بیشتر و بهتر از هر زمانی در دسترس هستند و حرکت به سمت آموزش کارکنان در جهت فعالیت در چنین چهارچوب دیجیتالی شروع شده است.
اقدامات مدیریتیِ امروزی در اتخاذ برنامههای دیجیتال، میتوانند به افزایش بهرهوری عملیات و اجزای آنها و حرکت به سمت تولید انرژی پاک و تجدیدپذیر بیانجامند. در نهایت، نیروگاههای هوشمند تضمینکننده توسعه پایدار در حوزه انرژی خواهند بود.