حقیقت این است که مقاومت در مقابل تغییر و تحول، زمینهساز ورود به مسیر انقراض است. جان چمبرز، مدیرعامل سابق شرکت سیسکو میگوید: حداقل 40 درصد از تمام شرکتها در 10 سال آینده از بین خواهند رفت، اگر روشهایی برای تغییر کل شرکت خود برای انطباق با فناوریهای مدرن پیدا نکنند. توجه به این جمله آقای وانکات رامان، نویسنده کتاب ماتریس دیجیتال ضروری است که میگوید آینده همه صنایع دیجیتالی است و این آینده از آنچه تصور میکنید به شما نزدیکتر است. اکنون باید ببینیم منظور از تحول دیجیتال در صنعت چیست.
چیستی مفهوم تحول دیجیتال
سیر شکلگیری انقلابهای صنعتی از اواخر قرن هجدهم با قدرت بخار و بافندگی تحت نام انقلاب صنعتی اول شروع و انقلاب صنعتی دوم حدود صدسال بعد در قرن نوزدهم با مهار الکتریسیته و خط تولید انبوه ادامه پیدا کرد و در نیمه دوم قرن بیستم بکارگیری اتوماسیون، رایانه و الکترونیک، نوید انقلاب صنعتی سوم را به همراه داشت. امروزه این روند در قرن بیست و یکم با ظهور اینترنت و فناوریهای نوپدید و تحولآفرین نظیر اینترنت اشیا و هوش مصنوعی، انقلاب صنعتی چهارم را رقم زده است.
آنچه امروزه «تحول دیجیتال» نامیده میشود، تفکر، روندها و بکارگیری فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم است.
منظور از تحول دیجیتال در صنعت
تحول دیجیتال یک پارادایم شیفت یا تغییر مدل ذهنی است که بیشتر بر تحول استوار است تا فناوری، زیرا فناوری بههرحال همیشه کموبیش در دسترس است، اما تحول در مدل ذهنی است که منجر به متفاوت بودن میشود. بنابراین تحول دیجیتال در صنعت، یک تغییر مدل ذهنی شامل سه رکن اساسی است: نخست بازتعریف مدل و فرایندهای کسبوکار، دوم تغییر نگاه به ذینفعان و شناسایی دقیق آنها و نیازهایشان و سوم بکارگیری مناسب و بهاندازه فناوریهای نوپدید.
با نگاه و تعریف اشاره شده، مفهوم اکوسیستم، پلتفرم و اقتصاد دیجیتال با رویکرد همافزایی همه بازیگران یک صنعت برای ارائه خدمات یکپارچه و ایجاد مطلوبیت و ارزش برای تمام ذینفعان، شکل گرفت.
همانطور که اشاره شد، انقلاب صنعتی چهارم با گسترش و نفوذ اینترنت و با رویکرد یکپارچگی و محوریت داده و استفاده از فناوریهای نوپدید نظیر هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، کلان دادهها، رباتیک، متاورس، همزاد دیجیتال، رایانش ابری و بلاک-چین شکل گرفت، اما این رویکرد انتقادهایی را هم نسبت به خود در پی داشت.
3 اصل مهم
شاید تنها نقصان انقلاب صنعتی چهارم توجه بیش از حد به فناوری و نادیده گرفتن انسان و نیازهای او بوده است که همین امر موجب شد فعالان این حوزه بهصورت جدی به فکر بازنگری در آن بیفتند و به همین علت ایده انقلاب صنعتی پنجم در سال 2021 بر پایه سه اصل انسانمحوری، تابآوری و پایداری مطرح شد.
«انسانمحوری» یعنی تغییر و بازتعریف فرایندها و استفاده از فناوریهای نوپدید باید بر اساس نیازهای انسان طراحی شده و برای پاسخگویی به نیازهای او بوده و با زیست انسانی تطبیق داشته باشند. از همه مهمتر تحول فناورانه نباید تأثیر منفی بر حقوق اولیه انسانها نظیر حریم خصوصی، استقلال و جایگاه و منزلت آنها داشته باشد.
«پایداری» یعنی ارائه خدمات پیوسته با رویکرد کاهش مصرفگرایی و تولید زباله، بازیافت منابع طبیعی، عدم تخریب محیطزیست، بکارگیری انرژی سبز و در نظر گرفتن نسل آینده، ضمن برطرف کردن نیاز امروز آن.
در تعریف «تابآوری» میتوان تصریح کرد: تابآوری به معنای رسیدن به درجه بالاتری از استحکام و تداوم در ارائه خدمات و محصولات بوده، بهگونهای که در صورت بروز چالش و بحران، زیرساختهای لازم برای پاسخگویی و تداوم خدمترسانی وجود داشته باشد. برای این منظور، راهبرد، زنجیره ارزش و همینطور فرایندها و ظرفیت تولید باید از انعطاف لازم و مبتنی بر نیازهای اساسی انسان، نظیر تأمین بهداشت، امنیت و جایگاه و منزلت آنها، برخوردار باشند.
مزایای تحول دیجیتال در صنعت
در صنعت نسل 4، انجام کارها حتیالمقدور با ماشینها و زیر نظر انسان و در حالت ایدهال انجام آنها بدون دخالت انسان و با بکارگیری کلان دادهها، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، انجام میشود.
این تحولات و مزیتها، باعث بهینه شدن و چالاکی فرایندها، سرعتبخشی خط تولید، افزایش بهرهوری و نهایتاً کاهش هزینههای عملیاتی و قیمت تمام شده در محیطهای صنعتی شده و موجب ایجاد مطلوبیت برای ذینفعان میشود.
اکنون برخی واحدهای صنعتی برای بهرهمندی از مزایای اشاره شده، سرمایهگذاری روی بازتعریف کسبوکار و بکارگیری فناوریهای تحولآفرین را برای ایجاد یکپارچگی عملکرد سیستمها، تحلیل دادهها، تحلیل فرایندها و افزایش اثربخشی و ایجاد ارزش اقتصادی شروع کردهاند. برای ما نیز با توجه به اختصاص سهم قابلاعتنایی از اشتغال و سرمایهگذاریها در این بخش و همچنین درصد قابلتوجه انرژی که در این بخش مصرف میشود، توجه به رویکرد تحول دیجیتال و بکارگیری و پیادهسازی روندهای تحول دیجیتال و نسل پنج صنعت، شامل سه محور کلی، هوشمندی، خودکارسازی منعطف و متصل بودن، همگی بهصورت یکپارچه از الزامات است.
در ایران، فراوانی نیروی کار تحصیلکرده و آماده اشتغال، بهرهمندی از مواد اولیه صنعتی و معدنی فراوان برای استفاده در تولید، برخورداری از ذخایر عظیم انرژی و هزینه دسترسی کم به آن، جزو مزایا و فرصتهای موجود است. در مقابل نداشتن دسترسی به فناوریهای جدید، بهدلیل شرایط تحریم، محدودیتهای اقتصادی و در برخی موارد نبود توجه کافی و مناسب به اهمیت حکمرانی و فرهنگ دیجیتال در همزمان با استفاده از فناوری، از معایب و تهدیدها بهشمار میآیند.
چالشها و معضلها
بکارگیری فناوریهای نوپدید بدون توجه به اینکه بازتعریف مدل کسبوکار و بازطراحی فرآیندها، پیشنیاز آن است، از عوامل شکست پیادهسازی تحول دیجیتال در صنعت است. پیادهسازی فناوریهای تحولآفرین بهتنهایی ثمربخش نخواهد بود و صرفنظر از میزان سرمایهگذاری در فناوریهای جدید، اگر نتوان فرآیندهای مطلوب را بازآفرینی و بر عوامل تحول دیجیتال تمرکز کرد، شانس دستیابی به نتایج موردنظر و همچنین بازگشت سرمایه و تولید ارزش اقتصادی بهشدت کاهش مییابد.
تمرکز بر نتایج و عملکرد صحیح جنبههای فنی، بهجای تمرکز بر تجربه کاربر نهایی، یکی دیگر از عوامل عدم موفقیت است. رویکرد و هدف اصلی، متحول کردن تجربه کاربر است. بنابراین محک تجربه کاربر نهایی در طول مسیر، مهم و کلیدی است. اگر پذیرش تحول و فناوری توسط کاربر در طول فرآیند طراحی، تأیید شود و آزمایشهای کافی انجام گیرد، مشکلات پنهان سیستم جدید زودتر و پیش از آنکه به مرحله تولید برسند آشکار خواهد شد. عرضه تدریجی تولیدات، نکته دیگری است که بویژه در هنگام ایجاد تغییرات عمده در فناوری و فرایندها باید مورد توجه قرار بگیرد تا در صورت بروز مشکل، فرصت و امکان بررسی و رفع آن وجود داشته باشد و از تحمیل هزینه و وقت اضافی، جلوگیری شود.
عدم همکاری و همگامی تمامی سطوح سازمان با رویکرد تحول دیجیتال از دیگر عوامل شکست است. اصولاً موفقیت این تحول مبتنی بر تعهد و حمایت مدیران ارشد و همراهی بدنه سازمان است و بدون پذیرش و پشتیبانی آنها، نوآوریهای تحول دیجیتال شکست خواهند خورد. این حمایت و همراهی با اعتقاد قلبی عمیق مدیریت ارشد و اطلاعرسانی و آموزش در همه سطوح به دست میآید. در ابتدا ممکن است برخی کارکنان، فناوریهایی نظیر هوش مصنوعی یا اتوماسیون را تهدیدی بدانند که ممکن است شغلشان را از دست بدهند یا با پیچیدگی درکار مواجه شوند.
راه حل چیست؟
اطلاعرسانی و آموزش شفاف روشن میکند که بکارگیری فناوری برای تسهیل فعالیتها و بهبود عملکردشان است. بنابراین تمرکز بر بیشترین مشکلات و پیچیدگیها و ارائه راهحل برای آنها، مشارکتدادن کارکنان در فرآیند برنامهریزی و ایدهپردازی تحول دیجیتال و پذیرش دیدگاههای همه سطوح سازمان، موجب شفاف شدن هدف و همکاری و همراهی همه کارکنان خواهد شد و کلید موفقیت است.
انتظار پایان یافتن یا تکمیل تحول دیجیتال نیز از مواردی است که این تحول را با مخاطره روبهرو میکند. اصولاً تحول دیجیتال یک امر جاری، ساری و پویا در سازمان است و هرگز زمان خاتمه نداشته و موجودیتی زنده است که همواره و براساس روند تغییرات، دانش، فناوری، نیازهای سازمان و انتظارات مشتری، بهبود مستمر خواهد داشت. تحول دیجیتال در صنعت، سفری پیوسته برای تغییرات مداوم در مسیر تشخیص و برآوردهکردن نیازهای مشتری است که از طریق بهبود فرآیندها و شناسایی درست ذینفعان و متحول کردن تجربه آنها، انجام میشود.
نقشهراه طراحی، پیادهسازی و دستیابی به اهداف
گام نخست پیادهسازی تحول دیجیتال در هر سازمان، سنجش بلوغ دیجیتالی آن سازمان است و بر اساس این سنجش، محدوده و سطح دیجیتالی شدن تعیین و سپس کمیتههای مشترک راهبری، مدیریتی و فنی ایجاد و در ادامه نقشها و مسئولیتها مشخص و در گام بعد سند راهبردی «نقشهراه» تهیه میشود که شامل مطالعات تطبیقی، حکمرانی، فرهنگ و کارکنان دیجیتال و تعیین پروژههای اولویتدار خواهد بود که بر آن اساس عملیات پیادهسازی انجام خواهد شد.
برای دستیابی عملی و موفق به تحول دیجیتال باید راهبردی روشن و کاربردی، تدوین و به کار گرفته شود تا طراحی فرایندها دقیقاً بر اساس آن باشد. توجه به واقعی و مناسب بودن مدتزمان پیادهسازی و استمرار آن، حمایت، تعهد و اعتقاد عمیق مدیر ارشد مجموعه، تحول در تمام سطوح، انتخاب واحد متولی مناسب و با اختیارات لازم و زیر نظر مستقیم مدیرعامل و هیئتمدیره، اطلاعرسانی مناسب در تمام سطوح در مجموعه، رویکرد دادهمحوری، استفاده بهاندازه از فناوری، توجه به فرهنگ سازمان بهصورت ویژه، آموزشهای لازم و بهموقع، مشارکت دادن همه کارکنان، کارگروهی و نهایتاً پایش و بهبود مستمر، از جمله عوامل موفقیت در پیادهسازی تحول دیجیتال و ادامه این فرایند است.
منتشر شده در فصلنامه سپهر اقتصاد، شماره 16، زمستان 1401