رقابت در قلب تحول است. رقابت باعث نوآوری مداوم و کشف راههای جدید برای افزایش سود میشود. تحول دیجیتال به سازمانها کمک میکند سریعتر و بهتر به نوآوری بپردازند. اینجا یکی از بزرگترین چالشها نهفته است: رفتن به سراغ تحول دیجیتال به معنای ساخت یک خودروی مسابقهای و ورود به یک مسابقه بیپایان است. در این مسابقه هیچ توقفگاهی وجود ندارد، و چون سرعت مهم است، شما کار تعمیر، تنظیم و ارتقای خودروی خود را وسط جاده انجام میدهید. بنابراین تحول دیجیتال بینهایت چالشبرانگیز است.
موسسه دیلویت یک چارچوب تحول دیجیتال منتشر کرده که پنج محور اصلی دارد: تجربه، بینش، پلتفرم، اتصال و یکپارچگی. این چارچوب پنجوجهی به سازمان یک زبان مشترک میدهد تا بتوانید از آن برای تسهیل همکاری سازمانی استفاده کنید و به تحول راهبردی واقعی برسید.
ابرهای صنعتی میتوانند به پیشبرد این راهبرد کمک کنند. این راهکارهای تجاری که مبتنی بر ابر هستند، برای این طراحی شدهاند که به شما کمک کنند مولفههای بنیادین مشترک با رقیبان را استانداردسازی کنید، تا بتوانید بیشتر روی ظرفیتهایی تمرکز کنید که کسبوکار شما را از آنها متمایز میسازد. ابرهای صنعتی به سازمانها اجازه میدهند که با چابکی، مقیاسپذیری، پایداری و سفارشپذیری با شرایط همیشه در حال تغییر سازگار شوند. همچنین گزینه ساخت ابرهای صنعتی بصورت مشترک وجود دارد، برای زمانی که نمیتوانید خودتان راهکار مستقلی را برای سازمان خود تامین کنید.
پیدایش ابرهای صنعتی
ابرهای صنعتی به سرعت در حال پذیرش هستند زیرا رهبران بزرگ بازار (مانند گوگل، سرویسهای وب آمازون و مایکروسافت) و بازیگران خاص از مدل کسبوکار «بهعنوان سرویس» یا همان as a Service استقبال میکنند. در این مدل یک ارائه دهنده ابری خدمات مثلا نرمافزارها را میزبانی میکند و آنها را از طریق اینترنت در دسترس کاربران نهایی قرار میدهد.
بازار ابر صنعتی بهسرعت در صنایع مختلف رشد میکند (شکل زیر). برآورد میشود که 64 درصد از بازار یک هزار میلیارد دلاری ابر در آمریکا میتواند از ابرهای صنعتی سود ببرد؛ یعنی بازاری با ارزش بالقوه 640 میلیارد دلار.
ابر صنعتی چیست و چرا مهم است؟
ابرهای صنعتی را فروشندگان خدمات ابری، ارائهدهندگان نرمافزار و یکپارچهسازهای سیستم توسعه میدهند. این ابرها، آجرهای ماژولاری هستند که کنار هم قرار میگیرند و توسعه راهکارهای دیجیتال مختص به یک صنعت را سریعتر میسازند. با ابرهای صنعتی، یک هسته دیجیتال در اختیار خواهید داشت که بصورت پیوسته تکامل مییابد و روی آن میتوانید قابلیتهای متفاوتی را داشته باشید.
ابرهای صنعتی یک طرح کلی برای تحولهای مختص به هر صنعت را ارائه میدهند. آنها سازمانها را قادر میسازند که هر بار، یک قابلیت فنی یا مورد کاربرد (Use case) را مدرنسازی کنند یا در آن نوآوری داشته باشند. به این ترتیب یک رهیافت تدریجی و چابک برای نوسازی بدست میآید، نه این که نوسازی یکجا انجام شود، چند سال به طول بیانجامد، پرریسک و هزینهاش هم بالا باشد. تغییرات را میتوان روی آن مسیرهای کاربر که بیشترین اهمیت را دارند متمرکز کرد، مانند تجربه مشتری، کاهش بررسیهای مورد نیاز برای قوانین ضد پولشویی، یا ردگیری دقیقتر چمدانها در بخش امنیت پرواز. افزون بر اینها، سازمانها میتوانند برخی از تازهترین فناوریهای ابرهای صنعتی، مانند هوش مصنوعی و مدلهای یادگیری ماشین، اینترنت اشیا، اینترنت نسل 5G، مسائل سایبری، بلاکچین، واقعیت افزوده و مجازی و … را بکار بگیرند.
به این ترتیب شما با بهترین خودرو ممکن وارد مسابقه میشوید و خودرو ازپیشساختهشده را به کمک یک گروه خبره تغییر میدهید، نه این که خودرو و تیم را از صفر بسازید. چنین راه حلهایی در همه صنایع در حال ایجاد هستند و پیوسته تکامل مییابند، تا بتوانند چالشهای هر بخش را حل کنند و از جدیدترین ظرفیتهای دیجیتال بهره بگیرند.
برای مثال، سازمانهای تولیدکننده دستگاههای الکترونیکی با فناوری بالا، میتوانند از ابرهای صنعتی استفاده کنند تا تغییرات در فرایندهای کسبوکار، مانند راهبرد و نوآوری محصول، برنامهریزی کسبوکار سازمانی متصل، تولید و «ارائه همه چیز بصورت خدمت» را سریعتر پیش ببرند.
یک سازمان تولیدکننده دستگاههای الکترونیکی با فناوری بالا میتواند از ابر صنعتی استفاده کند و یک طراحی محصول مبتنی بر داده انجام بدهد که در آن از فناوریهای نوینی مانند هوش مصنوعی و همزادهای دیجیتالی بهره گرفته شده باشد. آنها میتوانند از این ابزارها برای پیشبینی، تست و تعریف ویژگیهای جدید استفاده کنند تا کاربردپذیری محصولشان بهتر شود. این به سازمانها اجازه میدهد که راهبردهای شجاعانهای بگیرند و بصورت تدریجی، این راهبردها را با ابرهای صنعتی پیادهسازی کنند. آنها همچنین میتوانند بازخورد مستمر را از کاربر داشته باشند تا قابلیتهایی بسازند که ریسک را کاهش دهد و سرعت توسعه را با روشهای جدید، چابک، و متمرکز بر نوآوری بالا ببرد. این قابلیتها وجه تمایز سازمان با رقبا خواهد بود.
ابتدا راهبرد خود را تعریف کنید
اینکه از یک ابر صنعتی برای پیروز کردن سازمان خود بر رقبا استفاده کنید ممکن است غیر منطقی به نظر برسد، زیرا وقتی همه به یک راهکار دسترسی داشته باشند، چطور میتوانید وجه تمایز ایجاد کنید؟
بیایید به مثال مسابقه اتومبیلرانی برگردیم. هر تیم دسترسی به قطعات مشترکی دارد، اما قرار نیست شما کل خودرو را خودتان ارتقا دهید. چه چیزی یک تیم را در موقعیت برنده قرار میدهد؟ انتخاب اجزایی که بیشترین تناسب را با نیازهایش دارد، و سپس تنظیم و نگهداری آنها. مسئله این است که راننده چطور آموزش میبیند و چطور از فناوری استفاده میکند تا بینشهای اختصاصی ایجاد کند و به راهحلهای نوآورانه برسد. در این مثال، ابر صنعتی یک موتور قدرتمندتر است – موتوری که میتوانید حتی در هنگام رانندگی هم آن را روی خودرو نصب کنید. مزیت رقابتی آن از تنظیم دقیق و بکارگیریاش است، جایی که شما بیشتر روی موتور تمرکز دارید تا روی تایرها. تیمهایی که زودتر حرکت میکنند و سریعتر یاد میگیرند، معمولا خودروهای خود را برای رسیدن به برتری، سریعتر تنظیم میکنند. و رهبرانی که یک قابلیت دیجیتال مشخص را روی ابر صنعتی ساخته و پیادهسازی کردهاند، احتمالا مزیت رقابتی بیشتری خواهند داشت. سازمانها نیاز دارند که تنش میان استفاده از پدال گاز جدید و لایهبندی مزیتهای رقابتی منحصربهفرد را مدیریت کنند.
این حفظ توازن را میتوان در آینده صنعت رستورانداری دید. بسیاری از رستورانها دارند به سمت مدلهای کسبوکاری میروند که قبل از هر چیز به فکر دیجیتالی بودن هستند؛ برای مثال، منوهای آنها مطابق با سلیقه افراد تغییر میکند و شخصیسازی میشود، یا ثبت سفارش را یک سیستم دیجیتال با گرفتن صدای مشتری انجام میدهد. این باعث شده که درآمد آنها افزایش یابد، تجربه کاربران بهتر شود، و روی عملیات صرفهجویی شود. راهبردیترین جاهایی که میتوان روی آنها تمرکز کرد، آن جاهایی است که بیشترین فرصت کسب درآمد و افزایش تقاضای مشتری را دارند.
سازمانها میتوانند از یک راهبرد برای تعریف موارد کاربردی مهم خود استفاده کنند. پس از آن، ابرهای صنعتی میتوانند به سازمانها کمک کنند که توسعه موارد کاربردی استراتژیک مهم خود را شتاب بدهند. برای مثال، یک رستوران که به دنبال ایجاد منوهای شخصیسازیشده است، میتواند روی یک سیستم پیشنهاددهنده مبتنی بر هوش مصنوعی روی فضای ابری سرمایهگذاری کند تا روند بهکارگیری را تسریع بخشد. آنها سپس میتوانند از تیمهای داخلی خود استفاده کنند تا عناصر تجربه کاربر را بصورت اختصاصی رستوران و بر مبنای دادههای مشتری که در اختیار دارند بسازند. یک رستوران زنجیرهای یک گروه از شرکا را تشکیل داد و توانست از این رهیافت برای اولویتدهی به چهار مورد کاربردی دارای اهمیت بالای استراتژیک استفاده کند: درک حس مشتری، پیشنهاددهی به برای بهبود تجربه مشتری، متصل کردن رستوران، و پیشبینی این که کدام دستگاهها ممکن است خراب شوند و تعمیرشان. از آنجا به بعد، آنها توانستند از ابرهای صنعتی استفاده کنند تا این موارد کاربردی را تسریع کنند. درک حس مشتری با استفاده از یک قابلیت صنعتی، که شامل مدلهای ازپیشساخته هوش مصنوعی و یادگیری ماشین میشد، سریعتر پیادهسازی شد. به این ترتیب رستوران توانست با ارتقای این راه حل موجود با استفاده از دادههای تجربه مشتری که خودش داشت، تمایز را با سایرین ایجاد کند. آنها همچنین توانستند اپهای دیجیتال، ثبت سفارش دیجیتال، و تحویل دیجیتال را در عرض چند ماه ارتقا بخشند.
پیادهسازی ابرهای صنعتی معمولا نیاز به یک مدل عملیاتی جدید دارد، که در آن واحدهای مهندسی با مالکان محصول کسبوکار همسو میشوند. آنها با هم محصولات کامل و یکپارچه را طراحی میکنند و اهداف کسبوکار را با هم به اشتراک میگذارند. زمانی که یک سازمان سراغ ابر صنعتی میرود، منابع داخلی باید روی 20 درصدی تمرکز کنند که قرار است وجه تمایز باشد، و سپس از خدمات ازپیشساخته ابر صنعتی برای تسریع بقیه کارها استفاده کنند. از این رو، راهبرد همچنان نقشی پررنگ در انتخاب این دارد که کدام قابلیتهای کسبوکار میتوانند تمایز را ایجاد کنند و کدامها را میتوان با همان ابرهای صنعتی فعلی و آینده پیادهسازی کرد. این 20 درصد وجه تمایز همانجایی است که شما باید خودتان آن را بسازید.
استفاده از ابر صنعتی برای افزایش ظرفیت تغییر
ابرهای صنعتی نهتنها به سازمانها این امکان را میدهند که منابع داخلی خود را روی توانایی راهبردی برای پیروزی متمرکز کنند، بلکه شاید مهمتر از آن، میتوانند به سازمان ظرفیت بسیار بالایی برای تغییر بدهند.
بلوغ و سرعت پذیرش آنها در هر صنعت متفاوت است، اما این شتابدهندههای کسبوکار میتوانند به دو دلیل سرعت را تغییر دهند:
اول این که آنها آجرهای تشکیلدهنده برای بازطراحی فرایندها و قابلیتهای فناوری ماژولار را فراهم میکنند تا بتوان در لبه پیشرفت ماند. این قابلیت ازپیشپیکربندیشده با سرمایهگذاری مداوم روی نوآوری همراه است و به سازمانها این امکان را میدهد که به هسته دیجیتالی تطبیقی لازم برای حفظ قابلیتهای تغییر، مانند چابکی، مقیاسپذیری، پایداری و سفارشپذیری برسند.
دوم این که آنها به استراتژیستها و مهندسان این امکان را میدهند که با هم کار کنند تا شرکت را با تیمهای یکپارچهتر و چابک در زمینه نوآوری بازطراحی کنند. در موارد گوناگون، ابرهای صنعتی توسعه راهکارهای دیجیتالی برای علوم زیستی، مراقبتهای بهداشتی و تحقیق و توسعه دولتی برای واکسنها و راهکارهای درمانی را سریعتر ساختهاند. آنها به دولتها این امکان را دادهاند که بهسرعت راهکارهای متمرکز بر ماموریت، مانند ارائه خدمات سلامت و بهداشت از راه دور، با امنیت سایبری داخلی، مانند «هویت بعنوان سرویس» را توسعه دهند. در هر مورد، سازمانها قادر بودهاند که پلتفرمها و برنامههای دیجیتالی را بهسرعت توسعه داده و مقیاس آنها را بزرگتر کنند، در حالی که فضایی را هم برای تغییرات آینده باقی بگذارند.
برای نیازهای ویژه یک ابر صنعتی مشترک جدید بسازید
ابرهای صنعتی در سطوح متفاوتی از بلوغ قرار دارند و امروزه همه موارد کاربردی در دسترس نیستند، بویژه که خط پایه نوآوری همچنان در حال تغییر است. به همین دلیل سازمانها ممکن است بخواهند با فروشندگان سرویسهای ابری و یکپارچهسازان سیستم همکاری کنند تا خدمات ابر صنعتی را با هم بسازند. برخی ارائهدهندگان سرویسهای ابری، بویژه شرکتهای در مقیاس بسیار بزرگ، این مدل شراکت در ابر صنعتی را پذیرفتهاند تا سطح خدمات صنعتیای که زیرساختهایشان ارائه میکند را گسترش بدهند. همکاری موثر با این شرکتها نیاز به این دارد که شرکا، تحول راهبرد کسبوکار و یکپارچهسازی سیستم را در کنار هم قرار بدهند. برای این کار نیازمند تخصص لازم هستیم که بتوانیم فروشندگان و پلتفرمهای متعدد را برای یک هدف کاربردی گردهم بیاوریم. مزایای این کار اغلب دوطرفه است و شما اگر قبل از بقیه اقدام کنید، از آنها جلو خواهید زد.
توضیح پلتفرمها
- ابرهای صنعتی میتوانند محور پلتفرم در چارچوب تحول دیجیتال را شتاب بخشند. آنها همچنین میتوانند فرصتی برای پذیرفتن مدلهای کسبوکار پلتفرم و اکوسیستم باشند.
مدلهای کسبوکار پلتفرم و اکوسیستم به رقبا و همکاران این امکان را میدهد که مسائل مشترک صنعت را حل کنند و راهکار خود را به درآمدزایی برسانند. سازمانهایی همچون آمازون که از یک پلتفرم فروش برای اتصال فروشندگان، خریداران و تامینکنندگان لجستیک استفاده میکنند، از یک مدل کسبوکار پلتفرم و اکوسیستم بهره میبرند. کاربران از یک پلتفرم واحد و مشترک استفاده میکنند و سازندگان هم در مزایای اقتصادی عضویت در اکوسیستم شریک هستند. - محور پلتفرم دیجیتال روی محل و مدیریت اطلاعات در سرتاسر سازمان یا در شبکهاش تمرکز دارد تا چابکی، سرعت، ذخیره اطلاعات، پردازش، شبکهسازی و روش کار را برای کسبوکار به ارمغان بیاورد. ابرهای صنعتی این نیازها را با فناوریهایی که روز به روز یکپارچهتر میشوند برآورده میسازند؛ فناوریهایی در زمینه نه فقط ابر، بلکه لبه، یادگیری ماشین و امنیت. پلتفرمهای فناوری همچون چسبی است که پنج محور دیجیتال را در کنار هم نگه میدارد. قابلیتهای ابرهای صنعتی بصورت روزافزون از طریق این پلتفرمهای فناوری عرضه میشود، اما این عرضه لزوما از طریق خود مالکان پلتفرم نیست، و این قابلیتها چون بصورت ذاتی ماژولار هستند، نیازی به تغییر از یک پلتفرم به دیگری ندارند.
نکته: یکپارچگی پلتفرم باید از همان ابتدا مورد تاکید قرار بگیرد. ابرهای صنعتی ابزارهای مورد نیاز برای فعالسازی کنترلهای لازم روی پلتفرم (مانند رمزگذاری) را دارند. همانطور که دادهها، هوش مصنوعی، و یادگیری ماشین به تولید فرصتهای بازار کمک میکنند، یکپارچگی پلتفرم هم به شما کمک میکند سریعتر حرکت کنید، خدمات جدید را مقیاس جدیدی بدهید و از جدیدترین فناوریها بهره ببرید. سازمانها برای این که موثر باشند، باید کنترلهای محافظت از دادهها و مشتریان را شخصیسازی کنند.
اینجا، نخستین شرکتهایی که اقدام میکنند، ارزش و مزیت راهبردی منحصر به فردی به دست میآورند. برای مثال، در سال 2019، مایو کلینیک و گوگل کلود اعلام کردند که یک دهه با هم همکاری خواهند کرد تا آینده مراقبتهای بهداشتی را دگرگون سازند. از آن هنگام، کسبوکار پلتفرم مایو کلینیک سه محور راهبردی را معرفی کرده که متمرکز بر ساخت کسبوکارهای پلتفرم اکوسیستممحور است.
اول، پلتفرم تحلیل دادههای بالینی، که طراحی شده تا مراقبتهای بهداشتی را از طریق بینشهای دادهمحور بهبود دهد؛ این کار به این ترتیب انجام میشود که شرکتکنندگان اکوسیستم اجازه مییابند که مقالات علمی را تحلیل کنند و مدلهای هوش مصنوعی مشترک بسازند، بدون آن که مجموعههای دادهای را با هم به اشتراک بگذارند.
مورد دوم، مدل «مراقبت پیشرفته در منزل» است که فناوری، نوآوری، و تجربه بالینی را ترکیب میکند تا مراقبت مجازی با ارتباط بسیار نزدیک را فراهم سازد.
مورد سوم که اخیرا مطرح شده، پلتفرم تشخیص و مدیریت از راه دور با ابزارهای پشتیبانی بالینی است که هوش مصنوعی را وارد فرایندهای موجود بالینی میکند تا روند تشخیص بیماری و مراقبت از بیمار را پیشرفتهتر سازد.
مایو کلینیک در هر کدام از این مثالها، یک فرصت راهبردی را تشخیص داده و سپس از موقعیت برتر خود استفاده کرده تا آینده این صنعت را شکل بدهد؛ نه فقط برای خود شرکت، بلکه برای کل اکوسیستم. مایو از یک مدل کسبوکار پلتفرم استقبال کرده تا این راهبرد را گسترش دهد. این شرکت توسعه پلتفرم دیجیتالی را خودکارسازی میکند و شتاب میدهد، و این کار را با استفاده از ابرهای صنعتی انجام میدهد تا گردشکاریهای بالینی، قابلیتهای تشخیص بیماری، محیطهای غنی از داده و توزیعشده، و ابزارهای تخصصیشده مانند تشخیص تصویر و صوت را گرد هم آورد. آنها با این کار، موردهای کاربردی استراتژیک پیشرفتهای داشتهاند. آنها بودجهها و منابع نوآوری شرکای استراتژیک را به سمت منفعت مشترک خود هدایت کردهاند. آنها همچنین فرایندهای تجاری را به نحوی متحول کردهاند که تبدیل به محکهای جدید صنعت شود، و البته قابلیت همکاری دادهها و ریسکها را در کل اعضای اکوسیستم در نظر میگیرند.
در پروژهای مشابه، مورگان استنلی و مایکروسافت آژور اعلام کردند که با هم همکاری میکنند تا راهکارهای ابر صنعتی را برای تحول دیجیتال در صنعت خدمات مالی بسازند. آنها زیرساختهای کاربردی جدید را توسعه میدهند و با هم طراحی میکنند و این کار را با مدلهای دادهای رایج، اتصالدهندههای بین ابری، گردشکاریها، رابطهای برنامهنویسی نرمافزار (API) و اجزا و استانداردهای مالی و ویژه صنعت انجام میدهند. این همسو با راهبرد cloud-first (انتقال تمام یا بیشتر زیرساختها به محیط ابری) و multi-cloud (استفاده همزمان از چند فضای ابری) شرکت برای ارائه بهتر خدمات، بینشها، و اتصال به مشتریان است تا بتوانید تجربههای کارکنان و توسعهدهندگان را بهبود ببخشید. این هم مثال دیگری از این است که هر دو سازمان از یک راهکار سود میبرند که میتواند همه اکوسیستم تجاری بانک را تقویت کند و به فروشنده، یک محصول ارزشمند و جدید بدهد.
این مثالها نشان میدهد که وقتی سازمانها حرکت اول را برای ساخت ابرهای صنعتی جدید انجام میدهند، میتوانند کنترل بیشتری روی تصمیمات تجاری و راهبردی داشته باشند.
موتورهای خود را استارت بزنید
در نهایت، استفاده از راهکارهای موجود ابرهای صنعتی، و بصورت بالقوه، ایجاد راهکارهای جدید بصورت مشترک به سازمانها اجازه میدهد که زمان، انرژی، و منابع خود را روی مناطقی متمرکز کنند که میتواند برایشان تمایز ایجاد کند. انجام دادن این کار باعث میشود ظرفیت مهندسی آزاد شود. این کار اجازه میدهد که هسته کسبوکار خود را با ابزارهای شخصیسازیشده به پیش ببرید، که این ابزارها قابلیت نوآوری مداوم بر سر محصولات و خدمات جدید، و راهبردهای تست با سرعت یک شرکت با مقیاس بسیار بزرگ را در اختیارتان میگذارند. این کار هزینههای ساختاری را از بین میبرد، زیرا این هزینهها در اکوسیستم سازندگان تقسیم میشود. این کار به سازمانها اجازه میدهد از تفکر سنتی «زمان و مواد» فاصله بگیرند و به سراغ مدل «برونسپاری برای تحول» بروند، که سرمایهشان را آزاد میکند تا به سرمایهگذاریهای دیگر در کسبوکارشان بپردازند.
تحول دیجیتال نیاز به تعادل بین کسبوکار، فناوری، و راهبردهای سازمانی دارد. ابرهای صنعتی یک مدل جدید میسازند تا همکاری استراتژیک را شتاب بخشند.
- وقتی که سازمان شما به سراغ استفاده از همه پتانسیلهای یک ابر صنعتی میرود، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
راهبرد دیجیتال خود را مشخص کنید و بدانید که میخواهید کجا تمایز ایجاد کنید. دریابید که چه چیزی باعث تمایز راهبرد دیجیتال شما میشود، و هر جا که سازمان شما تمایز ایجاد نمیکند، از ابر صنعتی استقبال کنید تا سیستمهای بنیادین موثرتر کار کنند. نقاط منحصر به فرد تمایز را روی این هسته قرار دهید تا ارزش شما بهشدت افزایش یابد. وقتی این کار را میکنید، به این موضوع فکر کنید که فرایندهای تجاری چطور امروز رخ میدهند، و چطور ممکن است با دیجیتالی شدن تغییر کنند. به دنبال راه حلهای متناسبشده در سطح بخشها باشید. ابرهای صنعتی قابل دوام روی پرداختهای خدمات مالی تمرکز نمیکنند. آنها فرایندهای کسبوکار را با اجزای ماژولار برای پرداختهای بانکی تجاری دیجیتالیشده، بیمههای املاک و سوانح، یا پرداختهای برونمرزی مدیریت ثروت بازمهندسی میکنند. - دید صنعت را درک کنید و زمینههای در حال تغییر را دریابید. ستاره شمالی استراتژیک سازمان باید یک راهبرد ثابت و بلندمدت باشد، اما راهبردهای دیجیتال با تغییر زمینهها میتوانند، و انتظار میرود که تکامل یابند. سازمانها باید ریسکها و فرصتهای بازار، فناوری، و فرهنگی را حس کنند تا نبض این که چه چیزی هنوز وجه تمازی است و چه چیزی بین همه رایج شده است را داشته باشند. اگر راهبرد تحول صنعت شما باعث میشود در معرض یک سازمان یا صنعت دیگر قرار بگیرید، ریسک مرتبط با آن را درک کنید. رهبران سایبری خود را به کار گیرید تا راهبردها را زودتر تدوین کنند تا ریسک به حداقل برسد و تجربههایی برای مشتریان رقم بزنید که اعتماد را میسازند.
- از ذهنیت مهندسی استقبال کنید و در مدل شراکتی کار کنید. رهبران کسبوکار و فناوری اطلاعات باید یک فرهنگ مهندسی را پرورش دهند. این به معنای داشتن تیمهای مهندسی عمودی است که چابک، نوآور، و محصولمحور هستند. به فکر بهترین مسیر برای ساخت راهحلهای سازگارشونده باشید، حتی اگر این به معنای آن باشد که به خارج از سازمان خود بروید تا با یک سازمان دیگر محصول بسازید، و مدلهای کسبوکار جدید را کاوش کنید. هدفها و معیارهای مشترک برای کارکردهای کسبوکار و فناوری بسازید که هم در داخل سازمان کار کنند و هم خارج از آن.
بهرهگیری از ظرفیت ابرهای صنعتی با «راهبرد» آغاز و به آن منتهی میشود. رقیبان شما هم از آنها استفاده میکنند. مسابقه آغاز شده است. اگر فرصت را از دست بدهید، دیگران از شما جلو میزنند.