در فرایند نقشهبرداری، پهپادهای صنعتی شیوههای نوینی در جمعآوری دادههای دقیق و کارا دارند. حسگرهای پیشرفته، بویژه در تشخیص نور و محدودهیابی (Ranging)، قابلیتهای بیشتری به پهپادها در نقشهبرداری دقیق از سایتهای معدنی، بویژه در مناطق سختگذر میدهند. این در حالی است که چنین امکانی در روشهای سنتی وجود نداشت. همچنین سامانههای مکانیابی بلادرنگ (RTLS) نیز نقش شاخصی در افزایش کارایی وسایل نقلیه خودران و پهپادهای معدنی دارند.
با این اوصاف بنظر میرسد، رویکرد پلتفرمی و یکپارچهسازی فناوریهای هوشمند با یکدیگر، روند اصلی تشخیص موقعیت و هوشمندسازی عملیات معدنی میشود.
یکپارچهسازی سامانههای مکانیابی بلادرنگ با پهپادها و خودروهای خودران، دقت هدایت پهپادهای معدنی را بالا میبرد و عملکرد حرکتی بهتر و دقیقتری به خودروهای خودران میدهد. مکانیابی بلادرنگ، ناوبری و حرکت تجهیزات در نقاط پرخطر را تسهیل میکند و آمار حوادث فاجعهبار در عملیات معدنی را کاهش میدهد.
روند روبه رشد کنونی امنیت در معادن، نشاندهنده یکپارچهسازی و استفاده از مجموعه فناوریهای هوشمند است که امکان تحلیل بلادرنگ را میدهد که خروجی آن مکانیابی و بینشهای بلادرنگ است که تصادفهای ناخواسته تجهیزات با یکدیگر یا با نیروی انسانی را به حداقل میرساند و امکان فعالیت همزمان چند پهپاد در یک منطقه را فراهم میکند.
یکپارچهسازی فعالیتهای پهپادها و وسایل نقلیه خودکار (AGV) ضمن دریافت دادههای موقعیت هر وسیله، موجب ایمنسازی کار در معادن شده است. دستاورد دیگر این رویکرد پلتفرمی، ارائه دید بهتر نسبت به سامانههای نظارت ترافیک معادن است.
همزادهای دیجیتالی، ابزار تصمیمهای دادهمحور در لحظه
یکی دیگر از فناوریهای هوشمند که به بهبود نظارت و تصمیمگیری در صنایع معدنی کمک میکند همزاد دیجیتالی است. همزادهای دیجیتالی میتوانند مدلهای پویای واقعی و مشابه با عملیات اصلی را برای نظارت و تصمیمگیری بوجود آورند، آنها نسخههای مجازی از دنیای فیزیکی هستند که تغییر در فرایندهای دنیای واقعی را کمهزینهتر و تقریبا بدون ریسک میکنند.
وظیفه اصلی یک همزاد دیجیتالی، همگامسازی دادهها میان محیط فیزیکی و دیجیتالی، با هدف نظارت، شبیهسازی و سرانجام بهینهسازی فعالیت همزاد فیزیکی است.
با توجه به اینکه بیش از 40 درصد هزینهها در معدنکاری به تعمیر و نگهداری تجهیزات مربوط است. همزادهای دیجیتالی با در اختیار داشتن دادههای دقیقی که در لحظه بهروز میشوند، زمان بهینه برای فعالیتهای تعمیر و نگهداری را پیشبینی و پیشنهاد میدهند. این فناوریها با رویکرد پیشگیرانه و پیشبینانه، هزینههای این بخش از معدنکاری را به حداقل برسانند.
همزادهای دیجیتالی بعنوان نمونهای از فناوریهای هوشمند این امکان را میدهند که در لحظه، تصمیمهای دادهمحور مناسبتری اتخاذ شود. ازاین رو امروزه بسیاری از صنایع برای بهینهسازی فرایندهای خود، بیش از پیش به استفاده از همزادهای دیجیتالی روی آوردهاند.
بهینهسازی مصرف انرژی با فناوریهای هوشمند و سامانه مکانیابی بلادرنگ
این روزها مطالبه عمومی برای کاهش ردپای کربن شرکتهای معدنی باعث شده است مدیران این شرکتها بدنبال شیوههای نوین معدنکاری باشند. معدنکاری دوستدار طبیعت و رویکرد کربنصفر با تمرکز بر کاهش مصرف انرژی و تولید ضایعات، فناوریهای استخراج هوشمند بهترین پاسخ برای رویارویی با چالشهای زیستمحیطی، اجتماعی و حکمرانی (ESG) هستند.
مدیران با پایش محیطهای عملیاتی و استفاده از راهکارهای مبتنی بر مکانیابی بلادرنگ، مصرف انرژی را در شرکتهای معدنی مدیریت میکنند. این امر سبب میشود انرژی بطور هدفمند به بخشهای مختلف معدن هدایت شود و ضایعات انرژی و تجهیزات به حداقل برسد.
یکی از فناوریهای موثر و کارآمد، استفاده از سامانه مکانیابی بلادرنگ (RTLS) در عملیات معدنی برای ردیابی دقیق وسایل نقلیه، تجهیزات، کارکنان و بهینهسازی سامانه لجستیک است. تحلیلهای برآمده از مکانیابی بلادرنگ، توقف کار وسایل نقلیه را به حداقل رسانده و مصرف انرژی را کاهش چشمگیری داده است. برای مثال، سامانه مکانیابی بلادرنگ، موقعیت دقیق خودروهای خودران را ردیابی میکند. سپس به آنها امکان ایجاد برنامههای حرکتی دقیق با مصرف انرژی بهینه و استهلاک کمتر را میدهد.
در پایان ذکر تصریح میکنیم امروزه رویکرد پلتفرمی، و یکپارچهسازی در زیستبوم معدنکاری، نه یک انتخاب و حتی ضرورت بلکه یک الزام و اجبار است.
این مقاله در هفدهم آذر 1403 در پایگاه خبری گسترش نیوز منتشر شد.