مسئله انرژی یکی از چالشهای اصلی جامعه صنعتی و عموم مردم است و حل کردن آن نیازمند مشارکتدادن همه جامعه هدف است. امروز حکمرانان حوزه انرژی ما به دنبال حل مسئله انرژی هستند. اما سوال مهم اینجاست که خطمشیگذاران با دلالت بر کدام سازوکار، با کمک چه کسانی و با کدام ابزارها، میخواهند خط مشیای برای حل مشکل حوزه انرژی کشور ترسیم کنند؟ آیا حکمرانان به تنهایی میتوانند مسئله را حل کنند، از آن مهمتر اینکه چقدر اطمینان به خطمشی ارائه شده هست و آیا ضمانتی وجود دارد که پس از حل آن، مسئله و معمای جدیدی ایجاد نمیشود؟
گزینش مدل و الگوی حل مسئله انرژی
مهدی عربزاده یکتا، مدیر ارشد کسبوکارهای صنعت هوشمند فناپزیرساخت، در گفتوگو با پیوست با بیان این مطلب تصریح کرد: آیا تا به حال شده خطمشیگذار ما مسئلهای را با کمک ذینفعان اصلی از ابتدا بررسی و تا انتها با کمک آنها حل کند؟ اصلا مگر میشود و یا اینکه آیا به چنین گسترهای از همکاری و منابع دسترسی داریم؟ اینجاست که باید از مدلها و الگوهای سنتی تدوین خط مشی و حل مسئله عبور کنیم، نگاهی که معتقد است هر مسئلهای تنها با تکیه بر فناوری قابل حل است و یا رویکرد کهنهتر که فرهنگسازی، تغییر الگوی مصرف مردم یک جامعه را تنها راهکار میداند.
دنیای امروز، دنیای حکمرانی الگوریتمی است. مفهومی کلیدی در مباحث جوامع دیجیتالی نوپدید که برپایه آن، فناوریهای دیجیتالی، نظمآفرینی اجتماعی نوینی را پدید میآورد، بدین معنا که حکمرانی الگوریتمی مدلی جایگزین از نظم دولتی و اجتماعی ایجاد میکند که در آن از الگوریتمهای حوزه علوم رایانهای بویژه فناوریهایی چون هوش مصنوعی و زنجیره بلوکی و… برای حل مسائل جامعه بهرهگرفته میشود، بگونهای که این الگوریتمها از مرحله شناسایی مسئله تا تدوین خطمشی و در ادامه حل و نظارت بر مسائل یک جامعه نقش ایفا میکنند.
مدل حکمرانی سایبروکراسی برای حل مسئله انرژی
این مدیر و کنشگر حوزه هوشمندسازی صنعتی در ادامه گفت: حکمرانی الگوریتمی، ساختار چندگانه منافع، قدرت و مقاومت را دربرمیگیرد و به همین دلیل در ادبیات مدیریت دولتی محل مناقشه است. با این اوصاف چگونه مسئلهای چون انرژی را میتوانیم با تکیه بر فناوری حل کنیم در حالیکه فناوری خود پدیدآور سبکی نوپدید از حکمرانی مدرن است و خود حکمرانی هم با ارکانی چون منافع، قدرت و مقاومت روبرو است؟!
بنابراین اگر به دنبال حل مسئله انرژی از مسیر تکیه بر فناوری هستیم باید قبل از آن به سایبروکراسی فکر کرده باشیم. سایبروکراسی شکلی نوپدید از حکمرانی در جوامع نوین و دیجیتالی است که حکمرانها با استفاده موثر از دادهها و اطلاعات مسائل خود را شناسایی، حل و حتی حکمرانی میکنند.
از آنجایی که هیچ مدل شناخته شدهای از دولتها و حکومتهای سایبروکراتیک وجود ندارد، مدلسازی چنین گونههای از حکمرانی کمی پیچیده است، با این حال بسیاری از کشورهای توسعه یافته، مسئله انرژی را به کمک مدلسازیهای حکمرانیهای نوپدید، بویژه در مورد آب و گاز حل کردهاند.
فهم الگو مصرف از مسیر کاربست فناوریهای نوپدید صنعت ۴
عربزاده یکتا با بیان اینکه جایگاه و اهمیت فناوری در مصرف انرژی نباید تنها متکی به فناوری فرض بشود، ابراز داشت: حکمرانی الگوریتمی اگرچه با دلالت بر فناوریها شکل گرفته اما یک شبکه تحقیقاتی میان رشتهای است که به درک مفاهیم گستردهای از حوزههای هوش مصنوعی، کلاندادهها، اقتصاد پلتفرمی، حکمرانی داده و تصمیمگیریهای خودکار در این حوزه بستگی دارد.
در ساختار حکمرانی الگوریتمی، مقررات الگوریتمی متناسبی تنظیم شده است که در آن، دادههای دقیقتر که از طریق دستگاههای هوشمندی نظیر کنتورهای هوشمند گاز و برق جمع میشود برای سازماندهی موثرتر زندگی بشر و حل آنها مورد استفاده قرار میگیرد.
اینجاست که میتوانیم بگوییم که مسیر خطمشیگذاری انرژی، متفاوت از مسیر خطمشیگذاری در تفکر سازمانبخش دیجیتالی است. پس اگر میگوییم خطمشیگذاران متفاوت میاندیشند و حتی متفاوت عمل میکنند خیلی اشتباه نکردهایم چرا که امروزه فاصله معناداری بین خط مشیگذاری بخشهای دولتی و خصوصی وجود دارد.
فناپ زیرساخت مسئله شرکت ملی گاز را برای هوشمندسازی پیدا کرده است و به این نتیجه رسیده که در مسئله بحران مصرف گاز در اوج سرما، چاره کار ریشه در فهم الگو مصرف از مسیر کاربست فناوریهای هوش مصنوعی و اینترنت اشیا دارد و نه فقط از مسیر تعویض کنتورهای قدیمی با کنتورهای مدرن هوشمند که تنها قدرت انتقال داده مصرفی را به شبکه بالادستی دارند،
بنابراین بدون داشتن آن الگوها که ریشه در مدلسازی حکمرانی الگوریتمی خود دارد چگونه میتوانیم آن مسئله را حل کنیم. اینجاست که وقتیRFP منتشر شده را مرور میکنیم به تنها و مهمترین بخش حل این مسئله که شناسایی و فهم الگوی مصرف مشترکان است؛ اشاره نشده است و خطمشیگذار محترم آن را به فازهای آتی ارجاع داده است.
صنایع از اپراتورهای انرژی استفاده کنند
مدیر ارشد کسبوکارهای صنعت هوشمند فناپزیرساخت همچنین درباره هوشمندسازی انرژی در صنایع گفت: راهکار ما این است که صنایع از اپراتورهای انرژی استفاده کنند. تصویرپردازی اپراتور انرژی را به کمک مدلسازی حکمرانیهای نوپدید میتوانیم ایجاد کنیم و بخش خصوصی در این زمینه با توسعه همزمان زیرساختها و سبکهای حکمرانی میتواند به دولت کمک کند.
بهترین نمونههای عملیاتی این سبک از حکمرانی شهرهای هوشمند، بویژه در سبکهای حکمرانی Local Governance هستند، که افزایش قدرت محاسباتی امکان تصمیمگیری خودکار و جایگزینی را با کمک حاکمیت الگوریتمی برای شهروندان و دولتها، فراهم میکنند. جایی که حکمرانهای نوظهور بویژه در حوزه انرژی میتوانند یکی از گزینههای حل مسئله انرژی باشند و دیگر و تنها دولت مسئولیت حل آن را بر دوش ندارد.
در کشور چین اپراتورهای انرژی در کنار اپراتورهای صنعتی نشستهاند، در این کشورها اپراتورها نمیگویند ما بخش انرژی شما را تولید میکنیم، میگویند ما مدیریت تکتک ماشین آلات را میتوانیم به دست بگیریم تا مسئله انرژی را ریشهای شناسایی و حل کنیم.
دولتهای پیشرفته تنظیمگر هستند
عربزاده یکتا بر این باور است که بهدلیل اینکه دولت بزرگ است، حکمرانی انرژی در بخشهای مختلف انجام نمیشود دولت هنوز برنامه دقیقی در زمینه سبک حکمرانی و مدلهای تجاری آن در دست ندارد. این در حالی است که دولتها در نظامها و نظمآفرینیهای جدید در دنیا بیشتر به سمت تنظیمگری در حال حرکت هستند و بخش خصوصی، پروژههای هوشمندسازی را انجام میدهد، ما هم خواستیم همین رویه را پیش بگیریم اما تاکنون موفق به عملیاتیسازی آن نشدهایم.
بحث بر سر واگذاری این پروژهها به فناپ زیرساخت نیست، بلکه موضوع عملی کردن هوشمندسازی انرژی توسط بخش خصوصی و با کمک و دلالت بر سبکهای نوپدید از حکمرانی در حوزه انرژی است.
امروز زمان آن رسیده است که دولتها از الگوریتمهای رایانهای، بویژه الگوریتمهای هوش مصنوعی و زنجیره بلوکی برای افزایش توانمندی در ساختار اداره امور بهره بگیرند. از این رو اگر دولتها بطور دقیق آگاه نباشند كه تصمیمهای آنها با كدام ارزشهای جوامع دیجیتالی مطابقت دارد، اطمینان از سرانجام آنها غیرممكن خواهد بود؟!
بطور خلاصه و برای جمع بندی، پتانسیل استفاده از الگوریتمها در دولتها برای افزایش تصمیمگیری باید به دقت مورد استفاده قرار گیرد تا مانع عقب افتادن از فرصتهای پیش آمده نشود و الگوریتمسازی باید فرایندی حساس به تعریف ارزش در هر جامعه باشد.
وقتی مبحث حکمرانیهای دیجیتال و الگوریتمی مطرح میشود، ذهنها خیلی زود معطوف به دولت الکترونیک و ساختارهای پیادهسازی شده از آن میشود، هر چند که دولت الکترونیک یکی از مصادیق مهم حکمرانی دیجیتالی است، اما تفاوتهایی بین این دو وجود دارد که دقیقا منظور من از مطالب بیان شده و مدلسازیها به سبک الگوریتمی آن، به هیچ عنوان، نوینسازی به سبک هدایتگریهای دوران دولتهای الکترونیک نیست.